پاره کردن وحشیانهی شکم زنان برای تعیین جنسیت + عکس
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۶۷۵۶
نسل کشی این بار با نمایی بسیار وحشتناک در گوشه ای از جهان نمایان شده است. جایی که مردان مسابقه و شرط بندی کثیف خود را بر سر تعیین جنسیت جنین زنان باردار و پاره کردن شکم زنان شور می دادند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ نسل کشی و جنایات وحشیانه در گوشه کنار جهان همیشه رخ داده و در حال ادامه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رادوان کارادزیچ، رئیس جمهور جنایتکار و رهبر صرب های بوسنی که حتی سال ها پس از جنگ فعالیت سیاسی خود را با کمال آرامش دنبال نمود عامل اصلی جنایت علیه مسلمانان بوسنی قلمداد شد و در نهایت پس از انجام وظایف خود و قرار گرفتن به عنوان مهره سوخته دستگیر گردید.
اما حقیقت ماجرا چه بود؟
در سال 1991 مجلس بوسنی هرزو گوبین با صدور اعلامیه استقلال توسط بوسنی و هرزوگوبین و به رسمیت شناخته شدن آن توسط سازمان های بین المللی بهانه شد تا صرب های جنایت طلب در آوریل 1992 به بوسنی حمله و دست به جنایت فجیع در قبل اروپا بزند.
بریدن سرهای بدن افراد، پاره کردن شکم زنان باردار و شرط بندی برای تعیین جنسیت جنین و در نهایت بازی فوتبال یاداوری رفتاری است که داعش امروزه در عراق با سران مجاهدان شیعی و یا سنی منطقه انجام می دهد. حالا می شود فهمید چگونه یک جانی داعشی سر یک انسان بی دفاع از قطع میکند و فوتبال بازی میکند. انگار اسلافش در صربستان بدون آنکه حتی رحمی به زنان کنند، سر از تن زنان جدا، شکم های انان را پاره و با جنین درون شکم مسابقه می گذاشتند.
در چند ماه قبل اسارت زنان ایزدی عراق دل هر مسلمانی را درد آورد . زنانی که به دست داعش اسیر و در بازار های شامات گردانده می شوند و اسیر داعشی های مهاجر ( اروپایی و آسیایی) و انصار شود. موضوعی که منجر به فریاد کشیدن نماینده زن ایزادی پارلمان عراق شد و گریه اش تمام جهان را منقلب کرد. اما همین غربی ها فراموش کردند بیست سال پیش اردوگاه های دسته جمعی زنان مسلمان را تاسیس میکردند تا مردان صرب به همگی آنان حتی دختران 12 ساله تجاوز کرده و زنان بوسنیایی و مسلمان را از مردان صرب باردار کنند! گویا قرار بود نسل اروپایی ها اصلاح شود. این فقط محدود به چند اردوگاه و یا یک تجاوز دسته جمعی نبود. وقایع اسفباری در قلب اروپا رخ داد که قلم از شرم نگارشش خشم خود را فرومیبرد. صرب ها به راحتی روزانه ده ها تجاوز به زور به زنان عفیف مسلمان بوسنی کردند تا خود را در معرکه جنگ پیروش نشان دهند. بنابر آمار سازمان امنیت و همکاری اورپا ( بخوانید سازمان تامین و امنیت گروه ها و دول تروریستی اروپا) بین 1992 تا 1994 ده ها هزار زن مسلمان عفیف بوسنیایی در طی جنگ داخلی صربستان مورد تجاوز ارتش جنایتکار صرب قرار گرفت.
هنوز پس از گذشت بیش از بیست سال از این حادثه گورهای مختلفی در منطقه کشور می شود که با وضع فجیعی کشته شده اند. دستان ، پاهان و چشمان بسته، بریده شدن سرها و از همه مهتر وجود پسران نوجوان نشان می دهد قبل از آنکه داعش در سرزمین های اسلامی وجود داشته باشد، نوع اروپاییش سازماندهی تر و قوی تر حضور داشت. موضوعی که امروزه شاهدیم همان هماهنگی و همان دعاهای دفاع از ملت های مختلف از زبان سیاستمداران غربی شنیده می شود اما دریغ از یک عکس العمل واقعی و حقیقی. مسئله ای که به طور حتم در دفاع از سربرنیتسا برای همیشه ننگ تاریخ اروپا و تمدن این قاره سبز است. پناه آوردن ملت مسلمان بوسنی به سربازان هلندی در منطقه و استنکاف این سربازان در حفاظت از مردم و در نهایت مشاهده جنایت صرب ها سرانجام در سال 2014 لاهه را مجبور به محکومیت هلندی ها کرد. دولتی که امروزه داعیه دار حفاظت از منافع بشریت و صلح طلبی در جهان است و هر روز میزبان کنفرانس گروه های مختلف معارض بین المللی به ویزه گروه های معارض انقلاب اسلامی است. حال باید دید تا کجا ادعاهای فلک پرکن غربی ها و شورای اروپایی تمام می شود و لایه های مختلف جنایتشان در جهان افشا خواهد شد. از سویی مشاهده کردن جنایت در اروپا تازگی ندارد و حتی اخیرا آمریکایی ها که مدعی بزرگترین ائتلاف مبارزه با تروریسم در جهان هستند، وقتی داعش به سمت الانبار حرکت و الرمادی را اشغال نمود، به جای دفاع از ملت عراق فرار را به قرار ترجیح دادند و از پایگاه نظامی خود مستقیما به سمت منطقه امن سبز بغداد پرواز کردند.
امروز مراسم تشییع پیکر 136 تن از کشته های سربرنیستا در حالی برگزار شد که مردم خشمگین با سنگ به سمت الکساندر ووچیچ نخست وزیر صربستان حمله و او را مجبور به ترک مراسم نمودند. هرچند در ابتدای مراسم بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا از مردم خواست تا مردم تحمل حضور ووچیچ را نمایند اما مردم به حرف او اعتنایی نکردند و خشم خود را بر سر رئیس جمهور صربستان خالی کردند.
انتشار این مطلب جهت سرگرمی مخاطبین خبرگزاری برنا در خروجی این سایت بارگذاری شده است.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تعیین جنسیت پاره کردن نسل کشی صرب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۶۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریباً ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشمانداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشمانداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشمانداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رأی دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رأی ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشمانداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را میخواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
منبع: ایسنا
کد خبر 750686